جدول جو
جدول جو

معنی طمع بردن - جستجوی لغت در جدول جو

طمع بردن
حرص ورزیدن، زیاده خواهی، توقع داشتن، انتظار داشتن، طمع کردن
تصویری از طمع بردن
تصویر طمع بردن
فرهنگ فارسی عمید
طمع بردن
آزیدن آزمند شدن حرص ورزیدن آزمند گردیدن، امید بستن
تصویری از طمع بردن
تصویر طمع بردن
فرهنگ لغت هوشیار
طمع بردن
((طَ مَ. بُ دَ))
طمع کردن، طمع بستن
تصویری از طمع بردن
تصویر طمع بردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طمع بریدن
تصویر طمع بریدن
قطع امید کردن، طمع برداشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طمع کردن
تصویر طمع کردن
حرص ورزیدن، زیاده خواهی، توقع داشتن، انتظار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طمع کردن
تصویر طمع کردن
حرص ورزیدن آزمند گردیدن، امید بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طمع بریدن
تصویر طمع بریدن
ترک آز کردن، قطع امید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طمع بریدن
تصویر طمع بریدن
((~. بُ دَ))
ترک آز کردن، قطع امید کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طمع کردن
تصویر طمع کردن
Covet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
लालच करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جمع کردن
تصویر جمع کردن
الفنجیدن، انباشتن، فلنجیدن، انباشته کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جمع کردن
تصویر جمع کردن
فلنجیدن گرد آوردن، افزودن گرد کردن اندوختن گرد کردن گرد آوردن: (اموال بسیار جمع کرد)، فراهم کردن غند کردن: (لوازم و اسباب خانه را جمع کرد تا با وسیله نقلیه حمل کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمتع بردن
تصویر تمتع بردن
بهره بردن برخوردار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمع کردن
تصویر جمع کردن
جمع آوری کردن، فراهم آوردن، گرد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طمع بستن
تصویر طمع بستن
به طمع افتادن، حرص ورزیدن، زیاده خواهی، طمع کردن
توقع داشتن، انتظار داشتن
فرهنگ فارسی عمید